ثبت برندپوشاک، برند لباس،مزون

برند پوشاک و مزون لباس

در دنیای کنونی خرید هر نوع پوشاک مناسب برای مهمانی ، اداری، رسمی، تحصیلی و یا حتی فصلی محدود به زمان و مکان خاصی نیست. شما با یک اپلیکیشن یا سایت حتی در فضای مجازی هم میتوانید انتخاب کنید. حتی با فرسنگها فاصله بدون اینکه فروشگاهی داشته باشید می توانید فروشنده و یا خریدار کالا باشید.
حا آنکه وقتی فعالیتی را شروع می کنید مخصوصا در رابطه با پوشاک و موارد مصرفی که هم سریع جای خودش را می گیرد و هم سریع بازار خودش را با انواع سلیقه ها پیدا می کند، نیاز به شناساندن یک نام دارد.چرا که همه هزینه تبلیغات و تلاشها بی ثمر می شود اگر فکری برای ثبت نام تجاری یا برند خود نکنید.
شما وقتی به یک فروشگاه می روید و دست روی برند خاصی میگذارید و حتی حاضرید هزینه گزافی را برای آن پرداخت کنید نه تولید کننده را می شناسید و نه طراح را. شما فقط یک نام (برند) را شناخته اید و این برند و لوگو را هر جای دنیا که نماینده فروش آن باشد، ببینید می شناسید.
پس حرفه ای ترین کار اینست که ابتدا برای ثبت برند پوشاک و مزون لباس خود اقدام کنید.
ثبت برند پوشاکو یا مزون لباس باعث رونق کسب و کار و هدایت مشتری شما می شود. ضمنا جلوی جنس و محصول تقلبی را هم می گیرید. اگر برند پوشاک شما معروف باشد شاید افرادی قصد سو استفاده از برند شما را داشته باشند اما با طی کردن مراحل قانونی ثبت مالکیت برند جلوی ضرر های احتمالی را خواهید گرفت.
اگر جنس پوشاک و یا طراحی لباس های رسمی که توسط فروشگاه شما انجام یابد با صرف وقت و انگیزه باشد و از مرغوبیت آن چیزی کم نگذارید مطمان باشید بازار را بدست خواهید آورد. و دیگر نیازی نیست که محصول تولیدی خود را با نام یک کشور دیگر به بازار عرضه کنید.با کمی ذکاوت و خلاقیت می توانید برند خود را به طور رسمی معرفی کنید.
گاهی کیفیت تولیدی محصولات داخلی آن‌چنان پایین است که چاره‌ای جز تهیه جنس خارجی وجود ندارد و یا قیمت محصولات داخلی نسبت به مشابه خارجی بسیار بالاتر است لذا این مسئله باعث می‌شود تا مردم کالای خارجی را ترجیح دهند.
تنوع قیمت در بازار پوشاک به برند، مدل و جنس محصول بستگی دارد؛ چنانچه قیمت انواع لباس بر اساس شاخص‌های مختلفی ازجمله کیفیت پارچه، برش و دوخت، محل عرضه و برند بودن یا نبودن لباس است اما با توجه به به سه برابر شدن قیمت ارز، قیمت انواع پوشاک به‌ویژه پوشاک وارداتی 100 درصد افزایش‌یافته است؛ این مسئله باعث شده است تا با توجه به افزایش قیمت چشمگیر پوشاک خارجی، ایرانیان تمایل بیشتری به پوشاک ایرانی پیدا کنند اما هنوز هم هستند افرادی که استفاده از پوشاک و کالای خارجی را جزو ملزومات زندگی‌شان می‌دانند.

دلیل روی آوردن این افراد به پوشاک و کالای خارجی این است که می‌گویند:یا کیفیت تولیدی محصولات داخلی آن‌چنان پایین است که چاره‌ای جز تهیه جنس خارجی نداریم و یا قیمت محصولات داخلی نسبت به مشابه خارجی بسیار بالاتر است لذا این مسئله باعث می‌شود تا کالای خارجی را ترجیح دهیم.

اما حقیقت این است که صنعت پوشاک ایران در مقایسه با کشورهایی همچون ترکیه، چین، بنگلادش و…که امروزه بخش اعظمی از صادرات پوشاک را به خود اختصاص داده اند، از قدمت طولانی‌تر و کیفیت و طراحیمطلوب‌تری برخوردار است پیشنهاد می تواند تلفیق و ادغام                 نساجی و بازار فروش لباس با برند مخصوص باشد، که هم به

efj fvknاشتغال زایی کمک کند و هم میزان سرمایه کشور را بیشتر کند

و هم با مصرف لباس و پوشاک ایرانی مانع ورشکستگی هموطنان

خود شویم،و چه بسا خود با اعتماد به نفس و اتکا به متخصصین

داخلی بتوانیم صادر کننده پوشاک هم باشیم.چرا که منابع تهیه

مواد اولیه را داریم و با کمی ممارست می توانیم در زمینه

برندینگ پوشاک هم فعال باشیم. شاید خرید و پوشیدن

لباس هایی با برند هایی مثل السی وای کی کی، آدیداس، هرمس، شانل و… بین ایرانی ها زیاد باشد اما باید قبول کرد بیشتر این ها تقلبی هستند و جنس اصلی با کیفیت مطلوب ندارند.حالا به این فکر کنیم که برند پوشاک ایرانی چنان شهرت و معروفیت برتی خود رغم بزند که بتواند با تمام اجناس تقلبی اما گرانقیمت رقابت کند و چه بسا اکنون هم برخی از برندهای پوشاک ایرانی هستند که همان حس اعتبار و شخصیت را برای مصرف کننده اش به همراه دارد.

مراحل ثبت برند لباس یا مزون لباس:
ابتدا باید یک نام که میتواند نام خانوادگی خود یا نامی که در لغتنامه دهخدا دارای مستند معنی فارسی است انتخاب کنید
به یاد داشته باشید در صورتیکه می خواهید از اسم خارجی استفاده کنید باید کارت بازرگانی یا کارت عضویت برای ثبت برند ارائه دهید
مدرک بعدی جواز یا تاییدیه مهارت یا پروانه کسب است که از مرجع صلاحیت دار در رابطه با دوزندگی ، طراحی و خیاطی صادر شده باشد
نام تجاری (برند) یا لوگو باید به نام شخص حقیقی (یک فرد)و یا شخص حقوقی(شرکت)و یا ترکیب هردوی آنها ثبت شود پس به مدارک شناسایی شخص و یا مدارک ثبتی شرکت نیاز است.
الزامی وجود ندارد که همراه برند خود لوگو یا نشان را ثبت کنید ولی در صورتیکه لوگو خود را طراحی و انتخاب کرده باشید هر دو در یک اظهارنامه قابل ثبت است.

 

ثبت برند و لوگو در انگلستان، ثبت رامند

ثبت برند در انگلستان

ثبت برند در انگلستان  را بهتر است با با نگرشي برتاريخچه كنوانسيون پاریس درخصوص حمايت از مالكيت صنعتي شروع کنیم، به منظورحمايت از علائم تجارتي(برند) درسطح بين المللي بموجب كنوانسيون مزبور صاحب علامت(برند) (شخص حقيقي يا حقوقي) اگر این معاهده تصویب نمی شد و برخی از کشورها عضو آن نمیشدند ميبايست بطور جداگانه تعدادي تقاضانامه را در ادارات كشورهاي مختلف عضو به زبانهاي گوناگون با پرداخت هزينه هاي متفاوت و صرف زمان طولاني، توديع نمايد.(البته اکنون هم برخی از کشورهای حاشیه خلیج فارس و کشورهای کوچک همسایه هم که عضو این معاهده نیستند باید از داخل خاک آن کشور اقدام کرد مثل امارات و دبی)

به همين منظور جهت تسهيل روند ثبت بين المللي برند و تحصيل حقوق ناشي از آن تعدادي از كشورهاي عضوكنوانسيون پاريس اتحاديه بين المللي را جهت حمايت از مالكيت صنعتي در راستاي كنوانسيون مزبور تشكيل داده و درآن سيستم مادريد را بعنوان دستورالعمل ثبت بين المللي علائم تجارتي(برند) تصويب نمودند.اين دو معاهده یعنی، موافقتنامه مادريد مورخ 1891 و پروتكل مرتبط با آن مصوب 1989 و همچنين آئيننامه مشترك مي باشد. سيستم مادريد درحال حاضر داراي 85 عضو متشكل از كشورها و دفاتر منطقه اي ميباشد.

لازم به توضيح است كه درخواست ثبت بين المللي صرفا” از طريق دفاتر مالكيت صنعتي كشورهاي عضو سيستم مادريد امكان پذير بوده و منوط به ثبت در كشور مبداء مي باشد.

تفاوت ثبت برند در انگلستان با ثبت برند از طریق سیستم مادرید
با اینکه هر دو کشور ایران و انگلستان عضو معاهده مادرید هستند و قابلیت ثبت از طریق این سیستم موجود می باشد اما، ثبت رامند به شما طریقه ثبت برند در انگلستان به طور مستقیم را پیشنهاد میدهد.در این روش چون از طریق وکیل متخصص ثبت و برند ابتدا استعلام گرفته می شود و سپس اقدام میشود، بسیار سریعتر انجام می شود و برندی که مستقیم در کشور عضو اتحادیه اروپا به ثبت رسیده می توانید استفاده کنید.

مدارک ثبت برند:
1- شما برای ثبت برند در انگلستان ابتدا باید برند خود را در کشور مبداء(ایران) طبق ضوابط قانونی ثبت کرده باشید
2- نمونه علامت تجاری(برند)
3- مدارک هویتی مالک علامت تجاری(برند)

 

ثبت برند و لوگو، ثبت رامند

برندینگ

برندینگ ضرورتاً مبتنی بر اصل «برآوردن نیازهای مصرف کننده» است. همچنین نباید این نکته فراموش شود که مردم نیازهای متفاوتی دارند که بعضی از آنها بر پایه های احساسی و روانشناختی بنا شده اند. بنابراین از آن جایی که مردم همیشه منطقی رفتار نمی کنند، برای تصمیم گیری در مورد نحوه ایجاد یک برند، می بایست چارچوبی مد نظر قرار گیرد که در بردارنده نیازهای متعدد باشد.

محتوای اصلی برندینگ موفق، از دو ساختار مهم:

خواص و ویژگی های فواید احساسی؛

خواص و ویژگی ها، اصولاً نیازهای عملی را برآورده می سازد. آنها ذاتاً منطقی بوده و سبب می شوند که فرد برای فکر کردن و انجام مقایسه، از روشی منطقی استفاده کند. خواص و ویژگی های متمایز، پیش نیازی برای ورود به بازار هستند، بهاین دلیل که در صورت عدم وجود آنها کالا و خدمات، نیازها و خواسته های مصرف کننده را برآورده نکرده و با شکست مواجه می شود.
روشن است که جز شرکت هایی که محصولاتی را تولید و یا خدماتی را ارائه می کنند، هرگز مصرف کنندگان از تمام خواص و ویژگی های محصولات و خدمات آگاهی ندارند، تنها چیزی که می دانند این است که بعضی از علائم تجاری (برند)نسبت به بعضی دیگر، ارجحیت دارند.

بنابراین عامل برتری علامت تجاری، مبتنی بودن آن بر نیازهای عاطفی مردم است

در نتیجه رمز یک برندینگ موفق، افزودن معیار روانشناسی به محصولات شرکتها در قالب فواید غیرقابل مشاهده است، زیرا نه خواص و ویژگی ها، بلکه روابط عاطفی، باورها، ارزشها و احساسات هستند که مردم را به علامت تجاری متصل می کنند و در واقع این جنبه از محصول است که می تواند یک علامت تجاری (برند)در اذهان مردم از نوع دیگر آن متمایز سازد و این امر جز با ساخت هویتی قوی از علامت تجاری (برند)در ذهن مصرف کنندگان به دست نمی آید. بنابراین از آنچه بیان شد نتیجه گیری می شود که استفاده از علائم (برند)در انتقال اطلاعات مبدأ و کیفیت کالا و خدمات در راستای کاهش ریسک و عدم اطمینان، تنها بخشی از کارکدهای برند است و برندها، مشخصه های پیچیده تری دارند که مربوط به ساخت تصویر و در بردارنده وضعیت، قدرت، ارزش ذاتی و در نهایت توسعه شخص برند است.

برندی که صرفاً انتقال اطلاعات داده و یا تنها بخشی از تصویر را ارائه دهند برندهای نخستین هستند. اواخر قرن 19 مقارن با به کارآمدن برندهای جدید بود. به طوری که علائم تجاری(برند) در کنار انتقال اطلاعات مبدأ و کیفیت کالا و خدمات، ماهیتی همچون قدرت، ارزش و شخصیت را نیز منتقل می کردند. بنابراین مصرف کننده از برند برای نشان دادن شخصیت و هویت خود استفاده می کند، به این ترتیب که مصرف کننده معنایی که از برند درک می کند را با تصویر از خود یا پیامی که قصد انتقال آن را دارد هماهنگ می کند.

تولد قانون علائم تجاری(برند) مدرن همراه با تولد برندهای جدید بود. با این تفاوت که تئوری علامت تجاری(برند) بیشتر بر جنبه اطلاعات تجاری کارکرد برند توجه داشت و سایر اجزای برند را نادیده گرفته یا مردود می دانست. این دیدگاه گرچه یک نقش البته مهم برند را در نظر می گیرد، اما موفق به مد نظر قراردادن طبیعت چند بعدی برند بر روی مصرف کننده و شرکت نمی باشد.
برخی مثال های ساده نشان می دهند که چگونه برندینگ ابعاد کاربردی و غیرکاربردی را درخود دارند. برندهای نایک، اپل، گوچی در یک سطح همگی به مصرف کننده کمک می کنند که محصولات را دسته بندی کنند. کفش، لباس یا لوازم الکترونیک که خریداری می شوند، احتمالاً شبیه به نمونه های قبلی خریداری شده از همان برند نیستند، زیرا ممکن است در خط تولید تغییراتی رخ داده باشد. اما می توان اطمینان داشت که محصول، انتظار فرد را برآورده خواهد ساخت. کفش نایک الزاماً مشابه سایر کفش های نایک خواهد بود.
خدمات پس از فروش وجود خواهد داشت و احتمالاً بعد از تعداد مشخص دفعات استفاده، فرسوده خواهد شد. دستگاه های اپل ظاهری زیبا وکاربری ساده ای داشته و به سرعت خاموش و روشن می شوند و کارکرد قابل اطمینانی نیز دارند. پوشاک گوچی دارای جزئیات خاصی بوده و از پارچه های مقاوم تهیه شده اند. در این موارد برندها به عنوان معیاری برای یافتن کیفیت مشابه عمل می کنند.
در صورت استفاده سایر رقبا از این علائم، مصرف کننده نمی تواند از علامت (برند)به عنوان نشانه کیفیت استفاده کند و می بایست جستجوی جدیدی را برای یافتن محصولات قابل اطمینان انجام دهد. قانون علائم تجاری(برند) مانع از استفاده غیرمجاز از علائم و افزایش هزینه جستجو میشود. بدین معنا که قانون از سرمایه گذاری تولید کننده در ارائه کالا و خدماتی که مصرف کننده قصد خرید آن را دارد، حمایت می کند، چرا که تولید کننده، کالا و خدمات را با کیفیت مشخصی ارائه می دهد.

اما اگر مصرف کننده بداند که کالایی که قصد خریدش را دارد، اصل نیست و نمونه مشابهی از کالای دیگری است که ممکن است از لحاظ کیفیت مشابه محصول اصلی باشد یا نباشد، چطور؟ به بیان دیگر اگر مصرف کننده گمراه نشده باشد، چه؟ به نظر می رسد مسئله تولید کیفیت در اینجا از اهمیت چندانی برخوردار نیست.
به عنوان کالاهایی هستند که از سوی برند اصلی مجوز تولید آنها داده می شود، اما معمولاً به عنوان محصول با اهمیت کمتر تلقی شده و مشمول استانداردهایی که شامل محصولات اصلی شرکت می شود، نیستند. شرکت ها گاهی از کالای با اهمیت کمتر برای توسعه بازار خود، ایجاد احساس مثبت نسبت به محصول اصلی شرکت و حفظ ارتباط با مشتریانی که تمایل به داشتن برند محصول را دارند، اما قصد خرید محصولات گران قیمت را ندارند، استفاده می کنند.

حتی زمانی که خود شرکت مجوز تولید چنین محصولاتی را نداده باشد، مصرف کننده ممکن است کالای غیرمجاز با برند مورد نظر را خریداری کند و کاملاً آگاه باشد که شرکت اصلی برند این کالا را تایید نکرده است. در این وضعیت کمتر گمراهی مصرف کننده رخ می دهد. بسیاری از شرکت ها مشتریان را تشویق می کنند که برندها را دارای شخصیت تلقی کرده و به این ترتیب به تقویت این ذهنیت که خرید محصول دارای برندینگ باعث ارتباط عمیق با برند می شود، کمک می کنند. خرید کالاهای داری برند مجاز یا غیرمجاز نیز از راه هایی است که مصرف کننده این ارتباط را برقرار می کند.
علاوه بر این در برندینگ مصرف کنندگان ممکن است از یک برند برای معرفی خود استفاده کنند.
بنابراین برندها کارکردهای متنوعی دارند. ادبیات برند تاریخچه غنی و تئوری های متفاوتی برای درک هر یک از این کارکردها ارائه داده است. این ادبیات، مستقیماً در حقوق به کار نرفته اند و برای اینک کارکردهای اخیر در ادبیات حقوقی مورد بحث قرار گیرند هماهنگ سازی هایی لازم است که در این گفتار به آن پرداخته می شود.

کارت بازرگانی حقوقی(شرکتی)،ثبت رامند

کارت بازرگانی حقوقی(شرکتی)

کارت بازرگانی حقوقی(شرکتی)چیست؟
کارت بازرگانی در واقع مجوز برای واردات کالا از درگاه گمرک و راه مجاز ورود کالاست.
انواع کارت بازرگانی:
کارت بازرگانی در دو نوع حقیقی و حقوقی قابل اخذ می باشد. تفاوت آنها در نوع مالکیت کارت بازرگانی است. در یکی شخصیت حقیقی (یک فرد یا انسان) و در دیگری یک شخصیت حقوقی(شرکت)صاحب این کارت می باشد.
مرجع صدور کارت بازرگانی شرکتی:
اتاق های بازرگانی که در اغلب استان ها هستند مرجع صادر کننده کارت بازرگانی (شرکتی) هستند و علاوه بر این گواهی مبدا، تائیدیه اسناد تجاری، خدمات آموزشی و مشاوره و تسهیلات شرکت در کنفرانس و نمایشگاه نیزارائه می دهد و عضویت در آن، شرط سنی یا شرط تحصیلی خاصی ندارد.
چه کسانی از دریافت کارت بازرگانی معاف هستند؟
افراد زیر یا افرادی که هر ساله دولت اعلام و به اتاق بازرگانی اعلام می کند، از دارا بودن کارت بازرگانی ، معاف هستند:
 شرکت های تعاونی مرز نشینان
 ملوانان ایرانی
 پیله وران
 کارگران ایرانی شاغل درخارج از کشور
 کالا هایی که صدور آن ها به تشخیص گمرک برای فروش نیست.

مدارک مورد نیاز برای تشکیل پرونده جهت صدور کارت بازرگانی حقوقی (شرکتی)

اگر شما به تازه گی شرکت ثبت کردید یا از قبل فعالیت می کردید و نیاز به کارت بازرگانی دارید با ثبت رامند تماس بگیرید و مدارک مورد نیاز به شرح ذیل می باشد:

• اصل کارت‎ملی مدیرعامل و شناسنامه
• تقاضانامه ثبت شرکت و شرکت نامه مسئولیت محدود است
• اظهارنامه ثبت شرکت سهامی خاص
• گواهی عدم سوء پیشینه
• گواهی موضوع ماده ۱۸۶ قانون مالیات های مستقیم، که مربوط به آخرین سال عملکرد مالیاتی شرکت است
• روزنامه رسمی و تغییرات از زمان ثبت
• 4*3 مدیرعامل
• اصل مدرک تحصیلی مدیرعامل
• ارائه اصل کارت‌پایان خدمت یا معافیت
• گواهی بانک مبنی بر عدم چک برگشتی
• اصل سند شش دانگ مالکیت محل قانونی شرکت یا اجاره نامه محضری معتبر یا اجاره نامه با کد رهگیری
• کد اقتصادی شرکت
• شرکت در کلیه کلاس های آموزشی اتاق بازرگانی

ثبت شرکت هلدینگ

ثبت شرکت هلدینگ

آیا وقت آن رسیده که افکار بزرگ و پیچیده بازرگانی خود را زیر نظر یک شرکت مادر کنترل کنید ؟
ثبت شرکت هلدینگ برای حمایت و کنترل شرکت های دیگر است. گاهی شما در عرصه ای و فروش محصولی بازار را در قبضه دارید و یا اینکه اهداف خود را اینگونه شکل می دهید که در شغل خود بهترین باشید.اگر شما بازرگانی هستید که چندین سال است در زمینه ای فعالیت دارد و اعتبار خود را بدست آورده ،احتمالا در طی مسیر تجربه با شاخه و فرعیاتی برخورد کردید که شاید روزی فکر کردید اگر این هم مورد سرمایه گذاری قرار بگیرد سودآوری زیادی دارد. مثلا بازرگانی را در نظر بگیرید که در زمینه کود و سموم کشاورزی و شیمیایی تجارت می کند بعد از سفرها و نمایشگاه ها ی تخصص بسیار و جلسات مداوم و تحقیق و مطالعه زیاد بتوانند حوزه فعالیت را بسیط کنند و مسیر توسعه را به سمت و سوی کالا و یا خدمات دیگر هم ببرند.

و یا اینکه شرکت فعلی شما با موضوع خاصی در حال فعالیت است که شما تصمیم میگیرید بدون اینکه تمرکز اصلی را روی این بازرگانی بردارید شرکت یا شرکت های دیگری به آن اضافه کنید و شرکت اول مانند شرکت مادر بقیه شرکت ها را در بربگیرد و یا اینکه بخش اعظم سهام دیگر شرکت ها را به نام شرکت اول یا همان شرکت مادر در نظر بگیرید و بااین کار از اعتبار شرکت مادر برای بازار سازی و بازار داری استفاده کنند.
با این توضیحات موضوع و نحوه اعمال شرکت هلدینگ را فهمیدیم اما خود کلمه هلدینگ چیست؟
کلمه هلدینگ به انگلیسی دارایی، موجودی و مایملک است. در ماده 20 قانون تجارت در مبحث شرکتها و شخصیت حقوقی هفت نوع شرکت می شناسد که البته شرکت ها ی سهامی خاص و عام را یکی در نظر گرفته که اگر بخواهیم تفکیک کنیم همان هشت نوع شرکت می شود اما چیزی درباره کلمه هلدینگ نیاورده، دلیل استعمال این کلمه خارجی هم همین است در قانون مکتوب چیزی به نام هلدینگ نیست و در واقع روی کاغذ هم برخلاف شرکت ها که باید نوع آن در اساسنامه مشخص باشد نوشته نمی شود.
نحوه کار شرکت هلدینگ یا شرکت مادر چگونه است؟
نوع اول از شرکت‌های مادر، شرکت‌های سهامی هستند که علاوه بر عملیات بازرگانی، بخشی از سرمایه خود را صرف خرید سهام در شرکت‌های دیگر مینمایند و به آنها شرکت کنترل کننده می گویند.و شرکتهایی هستند که تمام سرمایه خود را صرف خرید سهام در شرکتهای دیگر می نمایند و فعالیت بازرگانی ندارند و به آنها شرکت دارنده می گویند
انواع روش‌های مدیریتی برای اداره و کنترل شرکت تابعه
روش اول:مدل کنترل مالی “این روش افراطی ترین نوع تفویض اختیار است. شرکت مادر، فقط در نقش یک سهامدار است و کنترل مالی شرکت مادر، به مواردی چون تخصیص سرمایه، تعیین اهداف اقتصادی، ارزیابی کارآیی، مداخله برای اصلاح بازار مالی محدود میشود. و شرکتهای تابعه با آزادی کامل به رقابت با یکدیگر می‌پردازند”
روش دوم:مدل برنامه ریزی استراتژیک “در این روش، شرکت مادر، نقش طراح اصلی برنامه ها را داشته و مسئولیتهای شرکتهای تابعه را مشخص میکند. در این روش مدیران می بایست دارای اطلاعات کاملی از شرکتهای تابعه باشند زیرا که کمبود دانش، سبب ایجاد خطرات اقتصادی می‌شود”.
روش سوم:مدل کنترل استراتژیک (این روش بر پایه فرآیند توافق بر برنامه های اصلی طراحی شده توسط شرکت مادر استوار است. شرکت مادر با تسهیل ارتباطات و ایجاد اشتراک مساعی میان شرکتهای تابعه، به ایجاد ارزش افزوده می پردازد.
حاصل مقایسه عملی و کاربردی این سه روش این است که، کنترل استراتژیک متداول ترین سبک است. در این مدل شرکتهای تابعه برنامه های خود را براساس استراتژیهای شرکت مادر تنظیم میکنند و شرکت مادر آنها را مورد بازبینی و کنترل قرار میدهد. مطابق این مدل، امور محوله براساس دو وظیفه کلی تنظیم می‌شوند:
اولا توسعه و رشد شرکت مادر و امور سرمایه گذاری و ثانیا اداره شرکتهای تابعه و تحت پوشش.
ساختار سازمانی در شرکت‌های هلدینگ
ساختار سازمانی، چهارچوب روابط حاکم بر مشاغل، سیستم‌ها، فرایندهای عملیاتی، افراد و گروه‌هایی است که برای نیل به یک هدف مشخص در سازمان تلاش می‌کنند.
در شرکت‌های هلدینگ، با توجه به ارتباط بین افراد در خود هلدینگ و شرکت‌های زیرمجموعۀ آن، آرایش ساختار سازمانی و نقش و ارتباط بین افراد می‌تواند در چابکی سیستم‌ها تأثیر بسزایی داشته باشد.
در این روش مجموعه استراتژی‌هایی طراحی می‌شود که بر اساس آن، کارها و فعالیت‌ها را به وظایف مشخصی تقسیم کرده و هماهنگی میان ‌آن‌ها را فراهم می‌کنیم.
باید توجه کرد که ساختار، صرفاً یک سازوکار هماهنگی نیست، بلکه توزیع قدرت در سازمان را نشان می‌دهد و فرایندهای سازمانی را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
ساختار سازمانی به الگوهای روابط درونی سازمان، اختیار و ارتباطات دلالت دارد و روابط گزارش‌دهی، کانال‌های ارتباط رسمی، تعیین مسئولیت و تفویض اختیار تصمیم‌گیری را روشن می‌سازد.
اگر سازمان را به زنجیر تشبیه کنیم و هر بخش سازمان را حلقه‌‌ای از این زنجیر تصور کنیم، بدیهی ‌است کوچک‌ترین نقص در طراحی ساختار و روشن کردن وظایف هر بخش یا شخص، می‌تواند در استحکام این زنجیرخلل ایجاد کند و پیوستگی تمامی بخش‌ها را تحت تأثیر قراردهد.
توجه به این نکته ضروری است که در این روش، عملیات و فعالیت‌های داخل سازمان آرایش می‌یابد و خطوط مسئولیت و اختیارات هر شخص به شکل مشخص تعیین می‌شود.
بنابراین فرهنگ ساختار سازمانی ‌باید پیش ‌از اجرای آن در سازمان، ایجاد شود تا همگان به تأثیر این موضوع اعتقاد کامل پیدا کنند. ساختار به مدیران نشان می‌دهد که مسئول سرپرستی چه کسانی هستند و به کارکنان، مدیران را می‌شناساند تا از آن‌ها آموزش و دستور بگیرند.
همچنین موارد هماهنگی بین‌ فعالیت‌های آن‌ها و بیان ارتباطات درون‌سازمانی از نظر گزارش‌دهی و گزارش‌گیری را به شکل درست و دقیق مشخص می‌کند.
از ویژگی‌های یک شرکت هلدینگ چابک، توان تسریع و تسهیل در تصمیم‌گیری، واکنش مناسب به محیط و حل تعارضات بین واحدهاست. با توجه به اینکه در یک ساختار سازمانی با آرایش درست، جریان اطلاعات با سرعت زیادی اتفاق می‌افتد، اصل چابکی سیستم خودبه‌خود در مجموعه ایجاد می‌شود.
برای مثال، طراحی ساختار سازمانی بر حسب گروه‌بندی فعالیت و بخش‌های سازمانی، از متداول‌ترین روش‌هایی است که در سازمان‌ها استفاده می‌شود. حتی در برخی شرایط با توجه به نوع فعالیت مجموعه، تنها روش چیدمان سازمان این روش است.
در این شرایط باید مجموعه‌ای از فعالیت‌ها را در یک گروه قرار داد و سپس گروه‌ها را با یکدیگر هماهنگ کرد. به این ترتیب سازمان از طریق تشکیل دایره‌ها یا گروه‌های ویژه، بخش‌های مختلف خود را به گروه‌های مختلف و تا حدی تخصصی، تقسیم می‌کند.
یکی از راه‌های منطقی این است که کارها را برحسب وظیفه به گروه‌های مهندسی، مالی، تولید، کنترل پروژه، خرید، کارگزینی و مانند این‌ها، تقسیم‌بندی کرد. طبق تجربه تشکیل دوایر بر حسب نوع وظیفه در بسیاری از سازمان‌ها کارساز واقع می‌شود. از آنجا که در این روش بخش‌ها از انعطاف خوبی برخوردارند، با توجه به تغییر اهداف سازمان، وظایف گروه‌ها نیز تغییرپذیر است.
همچنین در روش دسته‌بندی کردن بر مبنای تخصص، می‌توان با گماردن افرادی که دارای مهارت‌های مشابه هستند در واحدهای مشابه- به‌گونه‌های مختلف صرفه‌جویی‌های اقتصادی کرد و بر میزان کارایی آن‌ها در مجموعه نیز افزود.
در صورتی که طراحی سازمان، پروژه‌محور، محصول‌محور، مشتری‌محور یا حتی بر مبنای گستردگی جغرافیایی برنامه‌ریزی شده‌ باشد، به طور کلی طراحی ساختار سازمانی در هر یک از آن‌ها تغییر می‌کند. در هلدینگ‌های تخصصی با وجود اینکه تمامی شرکت‌های زیرمجموعه در یک صنف یا موضوع تخصصی مشخص فعالیت می‌کنند، اما به دلیل اینکه موضوع عملکرد هر شرکت زیرمجموعه می‌تواند از تنوع زیادی برخوردار باشد، قطعاً نمی‌توان در همۀ شرکت‌ها از یک آرایش سیستم ساختار سازمانی استفاده کرد.
بنابراین بهترین حالت این است که در خود هلدینگ روش جمع‌آوری اطلاعات افراد و سازمان‌دهی آن‌ها مبتنی بر گروه‌بندی‌های تخصصی، فنی و توانایی‌های شخصی طراحی شود تا در زمان نیاز بتواند شرکت‌های زیرمجموعۀ خود را یاری کند.
در برخی از سازمان‌ها با توجه به حساسیت نوع فعالیت آن‌ها، چه به لحاظ فنی و چه از نظر مدیریتی، باید نظارت و تقسیم وظایف تمام مراحل کار زیر نظر مقام مسئول و معاونی انجام شود که در آن موضوع تخصص کافی دارند و مسئولیت همه کارهایی را که در آن بخش انجام می‌شود، بپذیرند. از مزیت‌های اصلی این شیوۀ گروه‌بندی افزایش میزان مسئولیت در خصوص عملکردهاست، زیرا تمام روند فعالیت‌های مربوط به یک پروژه یا محصول خاص زیر نظر و هدایت یک مدیر قرار می‌گیرد.
اگر کارهای یک سازمان به صورت ارائۀ خدمات باشد و نه تولید محصول یا ساخت پروژه، باید گروه‌های مستقلی تشکیل شده و برای هر یک وظایف و خط مشی‌هایی مشخص و ارائه شود و همۀ افراد زیرنظر یک مسئول یا مدیر واحد اداره شوند.
همچنین برخی سازمان‌ها با توجه به گستردگی فعالیت خود، بخش‌های خود را بر مبنای منطقۀ جغرافیایی گروه‌بندی می‌کنند. برای مثال، برخی از سازمان‌های بزرگ پروژه‌محور یا فروش، دایرۀ فعالیت‌های خود را در مناطق مختلف تقسیم‌بندی می‌کنند؛ برای مثال منطقۀ غرب، جنوب، شمال و شرق کشور و مدیرهای مستقلی را برای هر بخش مستقر می‌کنند.
برخی مجموعه‌ها ناگزیرند گروه‌ها و زیرمجموعه‌های خود را بر اساس فرایند تولید تقسیم‌بندی کنند؛ مثلاً در یک پروژه، هریک از بخش‌های ساخت، تأسیسات، HSE، نظارت و… را به گروهی تقسیم کرده و سازمان آن بخش را راه‌اندازی می‌کنند.
به‌گونه‌ای که از زمان ورود کالا به یک پروژه، کنترل کیفیت کالای رسیده، انبارداری، اجرا، نظارت بر نحوۀ اجرا، کنترل‌های مضاعف کیفیت ساخت، ایمنی در پروژه، مدیریت زمان و هر آنچه به اجرای پروژه بستگی دارد، در حوزۀ مشخصی تعریف می‌شود که البته با توجه به حجم کارها، این حوزه‌ها می‌توانند اشتراکاتی نیز با هم داشته باشند. افراد و مدیران هر گروه تمامی مسئولیت‌های آن بخش را می‌پ‍ذیرند و اجرا می‌کنند.
شیوۀ دیگری نیز برای گروه‌بندی وجود دارد که سازمان بر حسب نوع مشتری گروه‌بندی می‌شود؛ برای مثال فعالیت‌های فروش در یک شرکت به‌صورت متمرکز مستقر می‌شود و باز در این شرکت دایره‌هایی تعریف می‌شود که عبارت‌اند از: سازمان خرده‌فروشی، سازمان جذب سرمایه‌گذاران کلان، سازمان دریافت تسهیلات بانکی، سازمان فروش به بخش‌ها و ادارات دولتی، سازمان جذب برندهای بین‌المللی و سازمان‌هایی نظیر این.
در صورتی که شرکت حقوقی مستقلی در زیرمجموعۀ هلدینگ وجود داشته باشد، بر اساس نوع سرویس‌هایی که به شرکت‌های دیگر هلدینگ یا مشتریان خود می‌دهد، دایره‌های کاری خود را طراحی می‌کند.
مقصود این است که مشخص شود هر واحد یا بخش، مسائل خاص خود را مدیریت و اجرا می‌کند و کارکنان هر بخش در کارهای ویژه‌ای تخصص دارند. به این ترتیب افراد داخل سیستم و مراجعه‌کنندگان به هلدینگ و شرکت‌های زیرمجموعۀ آن، با توجه به نوع مسئله یا مشکلی که دارند، به‌راحتی متوجه می‌شوند به کدام واحد مربوط مراجعه کنند.
شایان ذکر است که می‌توان بخش‌هایی مانند خدمات پس از فروش، بهره‌برداری، صدای مشتری، بخش حقوقی و از این قبیل بخش‌ها ایجاد کرد که در خود هلدینگ مستقر شوند و به تمامی شرکت‌های زیرمجموعه سرویس دهند.اما از طرف دیگر شرکت‌های سرمایه گذاری هستند که برخی افراد آنها را با هلدینگ اشتباه می‌گیرند

راه‌های کنترل شرکت مادر بر شرکت‌های تابعه
کنترل با مالکیت محدود
کنترل از طریق تعیین هیات مدیره شرکت های تابعه
کنترل از طریق تعیین بودجه شرکتهای تابعه
صورت‌های مالی تلفیقی

مدارک ثبت شرکت هلدینگ:
کپی شناسنامه و کارت ملی اعضا
گواهی عدم سوء پیشینه اعضای حقیقی شرکت ها
مدارک ثبتی شرکت هایی که قبلا ثبت شده اند.
انتخاب نام که منطبق با لغتنامه دهخدا باشد
موضوع فعالیت (مجوز دار بودن یا عدم نیاز به مجوز به موضوع ارتباط دارد)

ثبت شرکت هلدینگ

ثبت شرکت هلدینگ

ثبت برند و لوگو

نقش انگیزه در تولید برند با کیفیت و حفظ بازار

حمایت از علامت تجاری(برند) علاوه بر کاهش هزینه جستجوی مصرف کننده منجر به کارایی بازار که ریشه در منطق کارایی پویا (ایجاد انگیزه) دارد می شود. این مسئله باید مد نظر قرار گیرد که این کارکرد علامت (برند)جدا از بحث جبران هزینه های تولید کننده است، چرا که اگر تولید کننده قادر به تولید نباشد، انگیزه ای برای سرمایه گذاری در کیفیت و حفظ آن باقی نمی ماند، در واقع نقش انگیزه در تولید برند با کیفیت و حفظ بازار است. به طور مثال فرضی را در نظر بگیرید که تاجر A قهوه فوری با کیفیت بالایی تحت علامت تجاری (برند)را تولید می-کند. مسلماً این تاجر نسبت به تاجر B که قهوه فوری را با کیفیت پایینی تحت برند Y تولید می کند، قیمت بالاتری را مطالبه می کند. حال اگر تاجر B مجاز باشد که از علامت تجاری X استفاده کند، مصرف کنندگان قدرت تمایز بین قهوه X وY را از دست می دهند. متعاقباً تاجر A نیز دیگر انگیزه زیادی برای تولید قهوه با کیفیت بالا نخواهد داشت.

در نتیجه چنین سواری مجانی، تولید کننده پاداش مناسبی برای ارائه کالا یا خدمات با کیفیت دریافت نمی کند، پس احتمالاً تلاشی نیز برای تولید کالای با کیفیت بالا یا تولید کالاهای متفاوت انجام نمی دهد و به تولید کالای با کیفیت متوسط یا ویژگی متوسط اکتفا می کند. در این حالت حقوق علائم تجاری که پیوند بین تجار و کالا یا خدماتشان را تضمین می کند، می تواند به عنوان مشترق اقتصادی در جهت تولید با کیفیت و ایجاد اموال فکری مانند آثار ادبی و هنری و اختراع تأثیر بسزایی داشته باشد.

لازم است تأکید شود که درخصوص علائم تجاری تشویقی که از سوی قانون صورت می گیرد، برخلاف سایر اموال فگری به منظور تولید علامت تجاری نیست، بلکه مشوقی است که جنبه های تجاری کالا و خدماتی که حاوی علامت تجاری(برند) هستند را تحریک می کند. به عبارتی هدف حقوق علائم تجاری تولید واژه های جدید نیست بلکه ارائه ابزاری به دارنده حق برای شناساندن کالا و خدماتش در جهت تضمین رقابت اقتصادی موثر و کاراست. به این ترتیب منطق کارایی پویا (انگیزه)، کارکرد شناسایی مبدأ و حفظ کیفیت علامت تجاری را توجیه می کند.
بنابراین با حمایت از علامت تجاری(برند)، انگیزه مثبتی ایجاد می شود که منطق دوم شیکاگو برای توجیه حمایت از علامت را تشکیل می دهد. خصوصاً اعطاء حق انحصاری به صاحب علامت(برند)برای کسب شهرت تولید کننده را به ارزشمند کردن علامت تجاری اش ترغیب می کند و اصولاً حداکثرسازی ارزش علامت با سرمایه گذاری تولید کننده در تولید کالای با کیفیت و حفظ کیفیت همراه است. در اینجا نیز حمایت حقوق از علامت تجاری برای تحقق این امر ضروری است، چرا که سواری مجانی حتی یک نفر، از حسن شهرت علامت تجاری که نشان دهنده کالای با کیفیت است، باعث لطمه یا حتی از بین رفتن انگیزه سرمایه گذاری در تولید کننده می شود. به این ترتیب تئوری حقوق علائم تجاری مکتب شیکاگو بر این استدلال است که هم بازار را، به جهت تولید محصولات با کیفیت بالا و هم کارایی پویا در آن بازارها را، نقش انگیزه در تولید برند با کیفیت و حفظ بازار از طریق ایجاد انگیزه بر حفظ کیفیت و تسهیل و انتقال اطاعات قابل اعتماد از کالا و خدمات، ارتقاء می دهد.
به این ترتیب دو عامل کاهش هزینه جستجو و انگیزه، توجیه کننده حمایت از علامت تجاری هستند. در بحث کاهش هزینه جستجو، همانطور که بیان شد ملاک حقوق مصرف کننده است و آنچه مد نظر قرار می گیرد آسیبی است که در صورت عدم حمایت از علامت به مصرف کننده وارد می شود (هرچند که کاهش هزینه جستجو به طور غیرمستقیم به منافع تولید کننده نیز کمک می کنند). اما توجیهی که بر مبنای ایجاد انگیزه برای تولید کننده حمایت از علامت تجاری را توجیه می کند ظاهراً آنچه را مد نظر قرار می دهد، حفظ منافع تولید کننده و جلوگیری از آسیب مثبت اقتصادی است که در صورت عدم حمایت از علامت(برند)، به تولیدکننده و بازار اقتصادی و به تبع مصرف کننده وارد می شود.
توجیه اقتصادی حق مالکیت در علامت تجاری
در دیدگاههای حق محور به مالکیت به عنوان یک حق طبیعی یا مفهومی از مالکیت توجه می شود که یک حق پیشین بنیادین است. ولی به همین نحو می توان در یک چارچوب نتیجه گرا نیز از حق مالکیت حمایت کرد، چرا که نهاد حق مالکیت به عنوان یکی از نهادهای حقوق خصوصی، تنها یک حق بنادین نیست، بلکه همچنین یکی از اجزای درونی یک اقتصاد مبتنی بر بازار کارآمد و موثر است. لذا مالکیت انگاری دیدگاهی است که می-تواند با توجه به نظریه های اخلاقی متفاوتی تبیین شود. دیدگاه بنتام درباره مالکیت، نمونه مناسبی در جهت تبیین این امر به شمار می رود. بنتام مانند هر منفعت گرای سر سخت دیگری، ایده حقوق طبیعی و به تبع حقوقی طبیعی مالکیت را مردود می شمارد. با این حال، وی معتقد است: «یک دولت نمی تواند ثروتمند شود، مگر به وسیله احترامی نقض ناشدنی برای مالکیت.»
مدافعان مالکیت انگاری در نظام حمایت از علامت تجاری استدلال خود را با مرتبط دانستن حقوق علائم تجاری(برند) با نیازهای بازار بیان می کنند. از این دیدگاه، موضوعاتی همچون نوسازی و نیازهای تجاریت موجب مشروعیت علائم تجاری می شود. پیامد پذیرش این استدلال آن است که علائم تجاری نهادهای قابل مبادله مستقلی محسوب شوند که منافع دارندگان خود را تامین میکنند. پتیردراهوس در اینخصوص معتقد است که با پذیرش حق مالکیت بر علامت، اهمیت منافع مصرف کننده و منافع عمومی که در اندیشه های اولیه حقوق علائم تجاری وجود داشت، به آهستگی از مقابل دیدگاهها محو می شود.

در حالیکه به نظر می رسد پذیرش این امر، منافاتی با منافع مصرف کننده و منافع عمومی ندارد، چرا که منافع تولید کننده و مصرف کننده در علامت تجاری هم راستا هستند. به علاوه اینکه، همانطور که در این تحقیق نشان داده شد، در جایی که اعطاء این حق تعارض با منافع مصرف کننده و جامعه داشته باشد، از قدرت و دامنه این حق با استناد به تحلیل اقتصادی و نظریه های نتیجه گرایی، کاسته می شود. و اینجا بازهم نقش انگیزه در تولید برند با کیفیت و حفظ بازار بیشتر می شود

یکی از مسائلی که مکتب حقوق و اقتصاد به عنوان یک دیدگاه نتیجه گرا در تجزیه و تحلیل قوانین مورد توجه قرار می دهد، شناسایی تأثیر دو جنبه حق مالکیت و لحاظ این تأثیر دو جانبه در رسیدن به کارایی است. به عبارتی، حقی که در نگاه اول از صاحب مال در مقابل ثالث حمایت می کند، می تواند در جهت تنظیم استفاده های متعارض و متناقض از اموال تحلیل شود.

با این دیدگاه لزوماً جایگاهی برای قائل شدن حق مالکیت و استحقاق مالک به جلوگیری از فعالیت های دیگران وجود ندارد، مگر این حق در قانون از طریق کارایی و تخصیص بهینه منابع توجیه شده باشد. همچنین هیچ جایگاه اقتصادی در گسترش حقوق مالک در جلوگیری از نقض حق توسط سایرین وجود ندارد، مگر اینکه سود ناشی از اعطاء حق مالکیت بیش از هزینه ای باشد که به جهت منع استفاده، به سایرین تحمیل می شود.

حقوق دارندگان علائم تجاری می تواند به عنوان تنظیم کننده استفاده از منبع تحلیل شود. نظام حمایتی علائم تجاری این حق را برای تولید کننده قائل می شود که با ثبت علامت، آن را به خود اختصاص داده و از آن به عنوان تضمین اینکه محصولات نوع معین از یک مبدأ خاص تولید می شوند، استفاده کند. برای اینکه یک علامت تجاری این اطلاعات را انتقال دهد ضروری است که از یک حق انحصاری برای استفاده از علامت (یا صدور مجوز برای استفاده از آن) برخودار باشد تا از طریق آن سایرین را از استفاده غیرقانونی از همان علامت یا علامتی که بطرز گمراه کننده ای مشابه آن است، منع کند و هویتی متناسب با مبدأ برای محصولات نوع معین ایجاد کند.

چیزی که واضح نیست این است که گستردگی حقوق دارنده تا چه حد می تواند فراتر از این عملکرد علامت تجاری باشد و اینکه حق منع دیگران تا کجاست و آیا این حق برای دارنده علامت وجود دارد که سایرین را از استفاده هایی که تضادی با عملکرد علامت تجاری ندارد نیز منع کند. در پاسخ به این سوال که آیا توجیه اقتصادی برای گسترش حق مالکیت دارنده علامت وجود دارد یاخیر، ابتدا لازم است که جایگاه اقتصادی اعطاء حق مالکیت به علامت تجاری مورد بررسی قرار گیرد.
همانطور که بیان شد جایگاه اقتصادی اعطاء حق مالکیت به علامت تجاری برای عملکرد ذاتی اش شبیه به اعطاء حق مالکیت به اموال فیزیکی است. حقوق و اقتصاد در صدد است با توجه به نقش حق مالکیت در تظنیم های متعارض یا منتاقض از منابع مشابه، سود حاصل از منابع مشابه، سود حاصل از منابع را به حداکثر برساند. این امر مستلزم لحاظ کردن ارزش استفاده های متعارض و متناقض است. اما آنچه از قانون علائم تجاری برمی آید این است که قانون پا را فراتر گذاشته و در جایی که برای علامت تجاری به عنوان یک دارایی غیرمادی حق انحصاری قائل می شود، از علامت در برابر منابع مجذور و مشابه نیز حمایت می کند.

به این معنا که به موجب قانون علائم تجاری، حقوق اشخاص ثالث برای ثبت یا استفاده از همان علامت یا علامت مشابه آن، برای همان محصول یا محصولات مشابه محدود می شود، زیرا استفاده از این علائم با حق انحصاری صاحب علامت در تضمین مبدا کالا و خدمات در تعارض بوده و به پتانسیل علامت تجاری برای دلالتی شفاف و واضح بر یک مبدأ خاص لطمه می زند و احتمالاً منجر به کاهش ارزش علامت تجاری نیز می شود. به عنوان مثال قائل شدن حق استفاده برای ثالث می تواند قلمرو استفاده صاحب علامت روی انواع دیگری از کالا و خدمات و برای ورود به بازارهای جدید را کاهش دهد.

با وجود این، حق استفاده ای از برند که تضمین کننده مبدأ کالا و خدمات نباشد و در تعارض با حق انحصاری صاحب علامت نباشد، همچنان برای ثالث محفوظ باقی می ماند. به عنوان مثال در جایی که ثالث از علامت استفاده تزئینی استفاده از آرم ماشین روی ماشین اسباب بازی  می کند.
چالش قانون علائم تجاری رسیدن به نقطه توازن در تنظیم این قبیل استفاده ها از علائم است. تحلیل حقوق و اقتصاد از علائم تجاری، گرایش به حفظ مرزهای سنتی حقوق مالکیت برای دارندگان علائم تجاری دارد. به این معنا که صرفاً استفاده هایی از همان علامت یا علامت مشابه روی همان محصول یا محصول مشابهی را محدود سازد که موجب گمراهی مصرف کننده درخصوص مبدأ محصول می شود، زیرا علائمی که موجب گمراهی مصرف کننده می شوند پتانسیل علائم تجاری را به عنوان ابزاری برای شناسایی و تشخیص محصولات و دلالت بر مبدأ تولید، کاهش می دهند.

بنابراین ممنوعیت استفاده از چنین علائمی، هزینه جستجو را به عنوان منفعت وجود چنین پتانسیلی کاهش می دهد. شرط «احتمال گمراهی»، هزینه حمایت را از طریق لحاظ کردن ویژگی های احتمالی مصرف کنندگان آن کالا از جمله تخصص آنها، توجهی که به جزئیات دارند و تکیه آنها بر علامت تجاری به عنوان منبع اطلاعات را کاهش می دهد.
با وجود این، لازم است که مرزهای سنتی حمایت، دقیق تنظیم شوند. به عنوان مثال با مد نظر قرار دادن پتانسیل بعضی علائم تجاری و حمایت از آنها برای تسهیل ورود به بازارهای جدید یا توجه به این واقعیت که امروزه علائم تجاری علاوه بر شناساننده مبدأ کالا و خدمات، مفهوم اقتصادی خاصی در پیوند با مبدأ دیگر دارند. برای تعیین تکلیف در این موضوعات نیاز به تحلیل هزینه فایده بالقوه حق مالکیت بر علامت، ضرورت دارد.

در حالت کلی ممکن است این احتمال وجود داشته باشد که با فرا رفتن از مرز گمراهی مصرف کننده و قائل شدن حق مالکیت، حتی در جایی که احتمال گمراهی مصرف کننده درباره مبدأ کالا و خدمات وجود ندارد، از فایده حق مالکیت کاسته شده و هزینه اعطاء حق مالکیت افزایش یابد. بنابراین به شرطی می توان حقی فراتر از احتمال گمراهی قائل شد که منفعت قائل شدن حقوق بیشتر، متناسب با ارزش علامت تجاری افزایش پیدا کند. همچنین میزان منفعت بسته به در جه تمایز یک علامت تجاری می تواند متفاوت باشد.

لذا برقراری توازن در تعامل بهینه استفاده از علامت لازم است به این سوال پاسخ داده شود که حق منع دیگران تا کجاست؟ تا چه حدی می تواند فراتر از عملکرد علامت تجاری پیش رفت، آیا توجیه اقتصای برای گسترش حق مالکیت دارنده علامت وجود دارد؟ برای پاسخ به این سوال لازم است هزینه ها و فواید قائل شدن دامنه حق، و لزوم قائل شدن شروطی برای اعطاء این حق مورد بررسی قرار گیرند.

 

ثبت شرکت انگلیسی با موضوع ساعت

ثبت شرکت با موضوع فروش و نمایندگی ساعت

در شرایط اقتصادی و تحریمی که درگیر آن هستیم ، متوقف نشدن و کسب سود و موفقیت بیشتر نیاز به تفکر و نگاه باز دارد تا سرمایه کلان. در واقع تسلیم نشدن به قوانین نوشته شده و متعصبانه که درکی از شرایط واقعی و ملموس مردم ندارند نمیتواند وخامت ، این موضوع را درک کند و راه حل ارائه دهد.ثبت رامند برای شما یک پیشنهاد حرفه ای دارد : برای داشتن اقتصاد بهترعلی الرغم همه مشکلات جهانی و تحریم ها، میتوانید خارج از مرزهای کشورمان شرکت ثبت کنید.با این کار هم میتوانید تولیدات داخلی خود را بسته بندی صادراتی و قیمت و سود بیشتربفروشید و هم از آن کشور نمایندگی بگیرید و اینکه تحت لیسانس آن کشور و یا کارخانه خاص فروش داشته باشید.
شما اگر وارد کننده و یا فروشنده ساعت هستید می توانید با ثبت شرکت در انگلستان هم از اعتبار جهانی فروش و عرضه کالا یتان استفاده کنید و هم نمایندگی مستقیم برند خاصی اخذ کنید، و مستقیم وارد کننده آن برند به داخل کشور هم باشید. به همین خاطر ما ثبت شرکت با موضوع فروش و نمایندگی ساعت را به شما پیشنهاد میدهیم .

چرا ثبت شرکت در انگلستان :
1- علی الرغم قوانین بسیاری از کشورها که برای ثبت یک شرکت الزاما باید کلیه یا برخی از سهامداران تابعیت آن کشور را داشته باشند، ثبت شرکت در انگلستان اینگونه نیست.
2- سکونت و داشتن اقامت برای ثبت شرکت در انگلستان اجباری نیست. بنابراین شما می توانید از دور هم شرکت خود را اداره کنید.
3- انگلستان عضوی از اتحادیه اروپاست و با ثبت شرکت در آنجا مزایای تردد در دیگران کشورهای اروپایی را پیدا خواهید کرد.
4- از ابتدای شروع ثبت شرکت در انگلستان می توانید اطلاعات خود را از وب سایت این کشور هر زمانی که اراده کنید ، مشاهده کنید و از جریان ثبت مطلع باشید.
5- با ثبت شرکت در انگلستان به عنوان کشور پیشرفته ای میتوانید در امر تجارت از اعتبار جهانی نیز برخوردار باشید
مدارک مورد نیاز جهت ثبت نام اولیه در سامانه :
1- اسکن واضح پاسپورت اعضاء
2- کپی فیش آب برق ویا تلفن مربوط به مدیرعامل که نام ایشان و آدرس در آن ذکر شده باشد
آدرس دفتر ایران (میتواند همان آدرس در فیش و یا غیر از آن باشد)

میزان سرمایه اولیه جهت اعلام ودرج در سامانه ثبت انگلستان و کلا ثبت شرکت با موضوع فروش و نمایندگی ساعت
که همان سرمایه اولیه محسوب میگردد از مبلغ 1000 پوند الی 20000پوند قابل اعلام است. (هیچ مبلغی به صورت نقدی به بانک یا مرجع دیگری پرداخت نمی شود و یا ودیعه گذاشته نمی شود بلکه فقط توسط وکیل اعلام میگردد)، و در مواردی هم که موکل نیاز داشته باشد تا مبلغ 50000 £ توسط وکیل قابل اعلام است)
مدت زمان ثبت نام اولیه:
پس از دریافت مدارک فوق ، 7 روز کاری زمان می برد تا اسم و مشخصات شرکت بصورت آنلاین در انگلستان ثبت گردد پس از آن تمام مدارک از هر نقطه جهان بصورت آنلاین قابل دسترسی و مشاهده و تحت حفاظت سیستم ثبت شرکت های آن کشور خواهد بود
مدت زمان ثبت نهایی:
در این مرحله موکل مدارک آنلاین را چک میکند در صورت نداشتن اشتباه دستور ثبت بین الملی داده میشود و کلیه مدارک توسط وکیل انگلیسی تایید و به وزارت خارجه و دادگستری بریتانیا در لندن ارسال و ممهور به مهر برجسته بریتانیای کبیر می‌گردد. سپس به سفارت ایران در لندن جهت ثبت و تایید سفارت ایران، در لندن و ممهور به مهر برجسته وامضا سرکنسولگری لندن میگردد و پس از پلمپ توسط پست رویال لندن به ایران حمل و خدمت موکل تحویل میگردد.

شرایط ثبت شرکت و برند در انگلستان

ثبت شرکت در انگلستان

در تمامی جوامع پیشرفته فارغ از انعشاب های سیاسی، مذهبی، اجتماعی و ….یک برنامه ریزی دقیق برای ریشه کن کردن آفت ها ی آن جامعه طرح می شود. مثلا برای کشوری که درگیر مواد مخدر است دسترسی به آن باید کم یا کلا نابود شود. در کشوری که نیروی کار ماهر ندارد باید هزینه آموزش نیرو و مدیران حرفه ای را متقبل شود و یا اگر کشوری علی الرغم پتانسیل های زیاد کاری با کمبود نیروی کار مواجه باشد، تدبیری اتخاذ می کند که درهای کشورش به روی مهاجران باز باشد و…
کشور عزیزمان به خاطر شرایط استراتژیک و تاریخی اش در همه ادوار درگیر فشارها و نیروهای خارجی بوده است.تا اینکه در سال 85 بعد از برنامه اتمی ایران و به دنبالِ ارجاع پرونده به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به شورای امنیت، با تحریم‌های مختلفی مواجه شده‌ ایم. نتیجه این تحریم ها برای اقتصادی که بعد از یک انقلاب اساسی و چندین سال جنگ را تجربه کرده مثل یک طوفان عمل کرد.
اما، ما نه بدون سرزمین هستیم که مانند افراد آپارتاید پناه ببریم به سرزمین های دیگر و نه همه میل و یا توان مهاجرت و کسب اقامت را داریم. بنا براین در سرزمین خودمان از نهایت تولید و منابع استفاده کنیم. یکی از راه حل های عدم توقف میتواند ثبت شرکت در خارج از مرزهای ایران باشد.شما با آزادی که در این جهت دارید میتوانید طبق قوانین داخلی هر کشور یک شرکت آنجا تاسیس کنید. ما با پیشنهاد ثبت شرکتی در انگلستان یک پیشنهاد حرفه ای را پیش پای شما می گذاریم .
چرا ثبت شرکت در انگلستان :
1- علی الرغم قوانین بسیاری از کشورها که برای ثبت یک شرکت الزاما باید کلیه یا برخی از سهامداران تابعیت آن کشور را داشته باشند، ثبت شرکت در انگلستان اینگونه نیست.
2- سکونت و داشتن اقامت برای ثبت شرکت در انگلستان اجباری نیست. بنابراین شما می توانید از دور هم شرکت خود را اداره کنید.
3- انگلستان عضوی از اتحادیه اروپاست و با ثبت شرکت در آنجا مزایای تردد در دیگران کشورهای اروپایی را پیدا خواهید کرد.
4- از ابتدای شروع ثبت شرکت در انگلستان می توانید اطلاعات خود را از وب سایت این کشور هر زمانی که اراده کنید ، مشاهده کنید و از جریان ثبت مطلع باشید.
5- با ثبت شرکت در انگلستان به عنوان کشور پیشرفته ای میتوانید در امر تجارت از اعتبار جهانی نیز برخوردار باشید
مدارک مورد نیاز جهت ثبت نام اولیه در سامانه :
1- اسکن واضح پاسپورت اعضاء
2- کپی فیش آب برق ویا تلفن مربوط به مدیرعامل که نام ایشان و آدرس در آن ذکر شده باشد
آدرس دفتر ایران (میتواند همان آدرس در فیش و یا غیر از آن باشد)

میزان سرمایه اولیه جهت اعلام ودرج در سامانه ثبت انگلستان
که همان سرمایه اولیه محسوب میگردد از مبلغ 1000 پوند الی 20000پوند قابل اعلام است. (هیچ مبلغی به صورت نقدی به بانک یا مرجع دیگری پرداخت نمی شود و یا ودیعه گذاشته نمی شود بلکه فقط توسط وکیل اعلام میگردد)، و در مواردی هم که موکل نیاز داشته باشد تا مبلغ 50000 £ توسط وکیل قابل اعلام است)
مدت زمان ثبت نام اولیه:
پس از دریافت مدارک فوق ، 7 روز کاری زمان می برد تا اسم و مشخصات شرکت بصورت آنلاین در انگلستان ثبت گردد پس از آن تمام مدارک از هر نقطه جهان بصورت آنلاین قابل دسترسی و مشاهده و تحت حفاظت سیستم ثبت شرکت های آن کشور خواهد بود
مدت زمان ثبت نهایی:
در این مرحله موکل مدارک آنلاین را چک میکند در صورت نداشتن اشتباه دستور ثبت بین الملی داده میشود و کلیه مدارک توسط وکیل انگلیسی تایید و به وزارت خارجه و دادگستری بریتانیا در لندن ارسال و ممهور به مهر برجسته بریتانیای کبیر می‌گردد. سپس به سفارت ایران در لندن جهت ثبت و تایید سفارت ایران، در لندن و ممهور به مهر برجسته وامضا سرکنسولگری لندن میگردد و پس از پلمپ توسط پست رویال لندن به ایران حمل و خدمت موکل تحویل میگردد.

شرایط ثبت شرکت و برند در انگلستان

ثبت شرکت و برند در انگلستان

 

قانون رقابت عادلانه در طرح صنعتی

در برخی از کشورها طرح های صنعتی غالباً در چارچوب قانون رقابت عادلانه مورد حمایت قرار می گیرند. بنابراین در این کشورها طرح ها در مقابل فعالیت های رقابتی ناعادلانه بویژه در صورتی که تقلید و کپی برداری آشکار و یا طرح فاید ابتکار باشد، یا در صورتی که طرح موجب گمراهی و فریب باشد مورد حمایت قانونگذار قرار می گیرد. به عبارت دیگر در این نظام حمایتی که رقابت منصفانه را در بازار تضمین می کند طراحی که طرح او مورد نقض قرار گرفته و در نتیجه این نقض، او از شرکت منصفانه در بازار محروم شده است، می تواند علیه ناقض حق در مراجع ذیصلاح طرح دعوی و احقاق حق نماید. البته حمایت از طرح ها در این قالب اشکالات و مضار خاص خود را دارد.

به عنوان نمونه حمایتی که این نظام به طرح ها اعطاء می کند در مقایسه با سایر نظام های حمایتی بویژه نظام خاص و کپی رایت خیلی ضعیف است و همچنین در این نظام در مقایسه با نظام های دیگر حمایتی اثبات نقض به مراتب مشکل تر خواهد بود.نکته قابل ذکر دیگر اینکه برای اینکه طرح در این نظام قابل حمایت باشد، نیازی به ثبت آن طرح نیست.
نظام اسرار تجاری
یکی دیگر از ساز و کارهای حمایتی طرح صنعتی اسرار تجاری است که بویژه تا پیش از علنی شدن طرح می تواند از آن حمایت کند؛ به عبارت دیگر همانطور که قبلاً نیز توضیح داده شد اسرار تجاری می تواند نقش مکمل در حفاظت و حمایت از طرح صنعتی داشته باشد. درخصوص طرح های کارکردی، اگرچه می توان بوسیله اسرار تجاری بنحوی حقوق طراح را مورد حمایت قرار داد، اما حقوق اسرار تجاری ابزار کار آمدی برای حمایت از طرح های کارکردی محسوب نمی شود؛ زیرا بطور معمول، همانندسازی یک طرح صنعتی پس از علنی شدن آن- برخلاف اختراعات- امر دشواری نیست و این موضوع لطمه جدی به حقوق طراح می زند. از این رو، بهتر است در صورت امکان، با ثبت آن به عنوان نوعی اختراع و به تعبیر دقیق تر یک مدل مصرفی و با استناد به حمایت های خودکار کپی رایت، از این آفرینه فکری حمایت کرد.
در خاتمه این قسمت از بحث ذکر نکات زیر ضروری است:
1. با توجه به نظام ها و ساز و کارهای حقوقی مختلفی که برای حمایت از طرح های صنعتی به معنای عام کلمه در نظام های ملی وجود دارد که برخی از آنها در اسناد بین المللی نیز مورد اشاره قرار گرفته اند، بنظر ساز و کار یا ساز و کارهای حمایتی قابل دفاع است که بتواند همه مصادیق طرح را تحت پوشش حمایتی قرار دهد، از این رو شایسته است که طرح های صنعتی به معنای خاص کلمه که در قوانین ملی اکثر کشورها از آن تعریف مشابهی ارائه شده است، در قالب نظام خاص مورد حمایت قرار گیرند و طرح های که ترسیمی و صرفاً جنبه هنری محض دارند و بالبداهه و بدون رعایت اصولی ایجاد شده اند در قالب نظام مالکیت ادبی و هنری مورد حمایت قرار گیرند و بالاخره طرح های که صرفاً جنبه فنی و کارکردی دارند بسته به اهمیت طرح در قالب نظام اختراع یا مدل های اشیاء مفید مورد حمایت قرار گیرند.

البته سایر ساز و کارها از قبیل اسرار تجاری یا قانون رقابت عادلانه نیز می توانند نقش مکمل در حفاظت و حمایت از طرح ها داشته باشند. بنابراین نظام حمایتی ارجح در این حوزه نظامی است که همه مصادیق طرح ها را تحت پوشش قرار دهد اگر چه تبیین دقیق مرزهای ابزارهای حمایتی و احتمالاً هم پوشانی و تداخل و تعیین مرکب یا مستقل بودن آنها می تواند در تعریف این ساز و کارها از جمله مشکلاتی باشد که باید به آنها توجه جدی کرد.

چنانچه با این رویکرد به نظام داخلی حمایت از طرح صنعتی نگاه کنیم، خلاءهایی در رابطه با حمایت از برخی از مصادیق طرح ها به معنای عام کلمه به چشم می خورد؛ به عنوان مثال در رابطه با حمایت از طرح های صنعتی که صرفاً جنبه فنی و کارکردی دارند در صورتی که واجد شرایط اختراع به معنای خاص کلمه نباشد مواجه با خلاء قانونی خواهیم بود

زیرا همانطور که در بسیاری از نظام های ملی دیده می شود این قبیل طرح ها در قالب قانون مدل های مفید مورد حمایت قرار می گیرند که متأسفانه در جمهوری اسلامی ایران تا کنون در این زمینه قانونگذاری نشده است. به عبارت دیگر اگر چه در قسمت اخیر ماده 20 قانون ثبت اختراعات، طرح های صنعتی و علائم تجاری، یک طرح صنعتی که در آن تنها دسترسی به یک نتیجه فنی بدون تغییر ظاهری مورد هدف است، مشمول حمایت از این قانون قرار نگرفته است، لیکن قانونگذار هیچگونه ساز وکار و بزار حقوقی را برای حمایت از این نوع طرح ها پیش بینی نکرده است و نظام اختراع به معنای خاص هم با توجه به شرایط و ویژگی های که دارد، بسیاری از این مصادیق را تحت پوشش قرار نمی دهد، و نظام مالکیت ادبی و هنری هم با توجه به ویژگی های که دارد نمی تواند آنها را حمایت کند.
2. از آنجاییکه وجود نظام های مختلف ملی برای حمایت از طرح های صنعتی مانع جدی برای حمایت بین المللی از طرح ها است، لذا ضرورت دارد که سازمان جهانی مالکیت معنوی در هماهنگ کردن قوانین ملی کشورها در این حوزه تلاش نماید. بدیهی است با تدوین معاهداتی که مطابق با نیازهای روز در این حوزه باشد می توان در هماهنگ کردن قوانین ملی توفیق حاصل کرد.
3. در رابطه با این موضوع که آیا بطور همزمان می توان در قالب های مختلف حمایتی از طرح حمایت کرد یا خیر باید در قوانین ملی کشورها صراحتاً وضع حکم نمود.
4. همچنین در رابطه با این موضوع که آیا به عنوان مثال با انقضای مدت حمایت از طرح صنعتی در قالب نظام خاص می توان مجدداً از نظام های دیگر حمایتی به عنوان مثال کپی رایت برای حمایت از طرح استفاده کرد یا خیر باید در نظام های ملی پیش بینی های لازم صورت گیرد.